کارم همه به بحث اسید و نمک گذشت نه فعل در مخیله نه انفعال بود فرمولها که روی تحته نوشتم چه سود داشت؟ هرگز به چشم خویش مولیبدات دیده ای؟ قرعی به گوشه ای و دو انبیق در کنار این رسم تجربه است در این دوره و زمان؟ این راه پیشرفت و ترقی نبوده است | شکر خدای را که بدون کمک گذشت اما تمام هم چو نمازم به شک گذشت تحقیق و تجربه همه زیر سؤال بود سودی که جنبه تئوری را فزون داشت یا از مواد، طعم یکی را چشیده ای؟ یک استوانه نیز از آن روز و روزگار گاز و رسوب را به فلش می دهی نشان؟ از دیگری بپرس که او آزموده است |